
۲۶مرداد روز آزادگان

جریان آزادی اسرای جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامب ایران
اولین گامهای آزادسازی اسرا چگونه برداشته شد؟
در مورخه۲۲/۰۵/۶۹بعداز اینکه دیکتاتور عراق تعدادی نامه به مقامات ایران نوشت، در ششمین نامه خود تصریح کرد که قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل مبنی بر آتشبس را به رسمیت میشناسد و از قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر مبنی بر عقبنشینی به مرزهای بینالمللی تمکین نموده و قصد دارد روند آزادسازی اسرا به شکل انبوه را تسریع بخشد.
او پس از اعلام رسمی آزادسازی اسرای جنگی ایرانی فرآیند این اقدام را در تاریخ ۵/۲۳/ ۶۹ اجرایی کرد و تبادل اسرای دو کشور را از مقامات جمهوری اسلامی ایران خواستار شد.
پاسخ ایران به بغداد در این خصوص
رئیسجمهور وقت مرحوم هاشمی رفسنجانی، در تاریخ ۶۹/۵/۲۷ یعنی یک روز پس از آغاز ترک خاک ایران توسط ارتش بعث و شکلگیری روند صلح میان طرفین پاسخ مثبت ایران برای آزادسازی اسرا را به صدام ابلاغ کرد.ایشان در جواب نامه نوشتند: «اعلام پذیرش مجدد معاهده ۱۹۷۵ از سوی شما راه اجرای قطعنامه و حل اختلاف در چارچوب قطعنامه ۵۹۸ و تبدیل آتشبس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت. شروع عقبنشینی نیروهای شما از اراضی اشغالی ایران را دلیل صداقت و جدی بودن شما در راه صلح با جمهوری اسلامی ایران بهحساب میآوریم و خوشبختانه در موعد مقرر آزادی اسرا هم آغاز شد که امیدواریم عقبنشینی نظامیان شما طبق زمانبندی اعلام شده و آزادی اسرای دو طرف با آهنگ و سرعت هر چه بیشتر ادامه یافته و تکمیل شود.»
اولین گروه آزادگان انبوه برای ورود به کشور
اطلاعیه دولت عراق برای آزادسازی انبوه اسرا در تاریخ ۶۹/۵/۲۴ از پخش اخبار رادیو ساعت ۱۱ صبح اعلام شد و خبر رهایی روزانه ۱۰۰۰ نفر آزاده از بند رژیم بعث به اطلاع عموم رسید، قابل ذکر استکه از تاریخ ۶۰/۳/۲۶ مبادلههایی صورت گرفت که مربوط به اسرای معلول، بیمار، مجروح و کهنسال میشد و این روند تا ۶۸/۱۰/۲۸ ادامه داشت.
اقدام مقامات ایرانی برای تحویل آزادگان.
در تاریخ ۶۹/۵/۲۶ هیئت ایرانی در منطقه «پل خیر ناصر خان» بعد از قصر شیرین محل استقرار نیروهای صلیب سرخ و سازمان حضور یافت. پس از انجام تشریفات اداری با ۳۵ دستگاه اتوبوس با عبور از مرز خسروی وارد منطقه «منظریه» عراق محل اسکان آزادگان شدیم.
حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که به منطقه اسکان اسرا رسیدیم. حدود ۱۰۰۰ نفر از آزادههای ایرانی در چادرهایی چند پارچه آنهم در گرمای شدید مردادماه و در بدترین وضع نگهداری شده بودند؛ بهگونهای که برای نفس کشیدن سرهایشان را از چادر بیرون آورده بودند. حتی از نظر آب آشامیدنی هم بچهها در مضیقه بودند و در آبوهوای داغ بیابان منظریه از کلمنهای آب گرم استفاده میکردند.
واکنش شما نسبت به این موضوع چه بود؟
دو سه روز از تبادل اسرا با همین وضعیت گذشت که ما به مقامات عراقی اعلام کردیم این وضعیت برای ما قابل تحمل نیست. لذا با هماهنگی استاندار وقت کرمانشاه آقای نکویی و با کمک کلیه نیروهای استان کرمانشاه، محوطه نقطه صفر مرزی در کمتر از ۷۲ ساعت آسفالت شد و به مقامات عراقی اعلام کردیم که از این پس اتوبوسهای حامل آزادگان ایرانی به این منطقه آورده شوند و از اتوبوسهای عراقی به اتوبوسهای ایرانی منتقل شوند و در مورد اسرای بازگشتی عراقی هم بالعکس این امر انجام میشود.
دولت عراق و حتی خود سازمانهای بینالمللی در روند مذاکرات آزادسازی اسرا کارشکنیهایی انجام دادند. افزون بر این ما در اردوگاههای جنگی شاهد انواع شکنجه آزادههای ایرانی بودهایم که هر دوی این مسائل مغایر با کنوانسیون سوم ژنو است.
متأسفانه هیچ یک از مصوبات کنوانسیونهای سوم ژنو به ویژه در چند سال اول جنگ تحمیلی در مورد اسرای ما به اجرا در نیامد، بهخصوص در مورد اسرای ثبت نام نشده (مفقودالاثرها) ما که در اردوگاههای مخفی و دور از دسترس نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ نگهداری میشدند، شرایط سختتر بود. بهطور نمونه در یکی از گزارشهای کمیته بینالمللی صلیب سرخ آمده: «حتی شرایط نگهداری اولیه اسیران ایرانی بههیچوجه مطلوب نبوده و اردوگاهی که گنجایش آن بهطور مثال ۱۰۰۰ اسیر را داشته، اما بیش از ۲۵۰۰ اسیر در آن نگهداری شده است». از نظر شرایط آب و غذا و معیشت نیز عزیزان ما بسیار در تنگنا قرار داشتند که خود بحث مفصلی دارد.
خوب این شرایط بد از طریق نامههای اسرا به اطلاع ما و خانودههای گرامی آنها میرسید و کمیسیون حمایت از اسرا و مفقودین ایرانی وقت که اعضای آن شامل رئیس اداره جستجوی مفقودین هلال احمر، سرکار خانم افراز که حق زیادی بر گردن اسرا و مفقودین ما دارند و نمایندگان بنیاد شهید، ایثارگران نیروهای مسلح و وزارتخانههای امور خارجه، کشور و اطلاعات میشد با پیگیریهای خود از طریق کمیته بینالمللی صلیب سرخ پیگیر رسیدگی به تخلفات دولت عراق شد که تا اندازهای در چند سال آخر وضعیت اسرا بهتر شد.
در کل شکایات ما دائماً از طریق دفتر نمایندگیمان در مقر سازمان ملل در نیویورک و ژنو به دست نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ میرسید اما صدام همکاریهای لازم را با آنها انجام نمیداد.
پس از سقوط صدام مقامات قضایی جمهوری اسلامی ایران موضوع را پیگیری کردند و در زمان انجام محاکمه صدام در دادگاه کشور عراق لایحهای علیه دیکتاتور عراق توسط دادستانی تهیه و به سفارت ایران در عراق تحویل شد که بخش زیادی از مستندات آن مربوط به جنایات صدام در خصوص اسرا و مفقودین ایرانی میشد. ما خواستار استیفای حقوق پایمالشده اسرای ایرانی شدیم اما متأسفانه به نتیجهای نرسید و با توجه به بهبود مناسبات طرفین بعید است به نتیجه خاصی برسد.
روال آزادسازی اسرا مطابق قوانین صلیب سرخ .
در زمان آزادسازی اسرا کمیته بینالمللی صلیب سرخ قانونی دارد بهنام «ملاقات بدون شاهد» یعنی فرد اسیر با یک نفر از نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ طی ملاقاتی بدون حضور فردی از کشور بازداشتکننده از اسیر سؤال میکند آیا تمایل داری به کشور خود برگردی یا خیر؟ که اسیر پاسخ میدهد به کشور خود بازمیگردد یا به آن کشور پناهنده میشود یا به کشور ثالث دیگری پناهنده خواهد شد. الحمدلله در تبادل بزرگ هیچیک از اسرای ایرانی حاضر نشدند که به کشور عراق پناهنده شوند.
میزان تبادل اسرا.
در سمت ایرانی در تبادلی که به تبادل بزرگ یا انبوه معروف است، از تاریخ ۶۹/۵/۲۶ تا ۶/۲۴ /۶۹ طی ۲۹ مرحله ۳۷ هزار و ۵۳۲ نفر از آزادگان سرافراز ما به میهن اسلامی بازگشتند.
در مجموع ۳۹ هزار و ۱۴۰ نفر آزادگان ایرانی طی ۶۵ مرحله از تاریخ ۲۶ خرداد ماه سال ۱۳۶۰ تا ۲۶ اسفندماه ۱۳۶۹ به کشور منتقل شدند. این تعداد به تفکیک بدین شرح است: ۱۸ هزار و ۵۶۳ نفر اسرایی بودند که در اردوگاهها توسط نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ ثبتنام شده بودند و تعداد ۲۰ هزار و ۵۷۷ نفر از مفقودالاثرها بودند که در زمان آزادسازی توسط نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ ثبتنام شدند.
از این ۲۰ هزار نفر خبری در دست نبود
خیر، چون مورد ثبتنام رسمی نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ قرار نگرفته بودند و ما هیچ خبری از حضور آنها در میان اسرا نداشتیم و تا آن زمان از نظر ما مفقودالاثر محسوب میشدند. اما اطلاع داشتیم که در جریان عملیاتهای مختلف در مناطق عملیاتی به اسارت درآمده یا مفقود شده بودند.
هیچ راهی برای شناسایی آنها تا قبل از تبادل وجود نداشت؟
رژیم صدام این تعداد از اسرا را دائماً تهدید میکرد و به آنها میگفت چون شما ثبتنام نشدهاید نامتان در هیچ کجا ثبت نیست و ما هر بلایی که بخواهیم سر شما میآوریم. به همین خاطر در بایکوت محض خبری و در یک فضای ارعاب این افراد در اردوگاههای مخوف عراق نگهداری شده بودند.
تعداد کل اسرای عراقی و آخرین مرحله تبادل .
در بخش عراقی در تبادل بزرگ از تاریخ ۶۹/۵/۲۷ تا ۶۹/۶/۲۴ طی ۴۵ مرحله تعداد ۳۹۹۱۶ نفر آزاد شدند. در مجموع از تاریخ ۶۰/۳/۲۶ تا ۸۲/۲/۱۵ طی ۱۱۸ مرحله تعداد ۵۸ هزار و ۳۳۲ نفر از اسرای عراقی توسط نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ تحویل مقامات عراقی شدند.
در خصوص اسرای شهید که در اردوگاهها یا بیمارستانهای بعث عراق به شهادت رسیدند .
پس از بازگشت کامل آزادگان به ایران، کمیسیونهای اسرا و مفقودین بهجد پیگیر تعیین تکلیف آزادگان شهید شد. این دسته از عزیزان جزو افرادی بودند که عراق گواهی فوت آنها را پیشتر به ما تحویل داده بود. ازاینرو در تاریخ ۴/۳۰ /۸۱ تعداد ۵۷۰ پیکر مطهر اسرای شهید مظلوم را از عراق دریافت کردیم. ما به ازای این تعداد ۱۲۱۴ اسیر فوتشده عراقی هم به آنها تحویل دادیم.
آزادگان از طریق مرز زمینی خسروی وهوایی وارد ایران شدند؟
از مجموع ۳۹ هزار و ۱۴۰ نفر آزاده سرافراز بازگشتی ایرانی تعداد ۶ هزار و ۵۹۹ نفر از راه هوایی به کشور منتقل شدند و ۳۲ هزار و ۵۴۱ نفر هم از مرز زمینی وارد کشور شدند.
در خصوص اسرا و مفقودین آمار ضدونقیضی تاکنون ارائه شده است. در مورد اسرای ایرانی بعضاً تا ۴۵ هزار اسیر هم در گزارشها ذکر شده.
جمهوری اسلامی ایران تا قبل از سرنگونی حکومت صدام بارها به مقامات عراقی ابلاغ کرده بود که هر چه سریعتر نسبت به وضعیت نامعلوم اسرای ثبت نام نشده و مفقودالجسد ما تعیین تکلیف کند. یعنی دولت عراق باید برای ما مشخص میکرد که فرد اگر زنده است در کدام اردوگاه یا زندان بوده و تحویل مقامات ایرانی شود یا اگر به شهادت رسیده، بغداد مکلف به استرداد پیکر مطهر است.
پیگیری وضعیت مفقودین بعد از صدام .
پس از جنگ ایران و عراق ارتش بعث به فاصله کوتاهی درگیر جنگ با کویت شد که در این میان نزدیک به ۶۰۰ نفر از نیروهای کویتی مفقود شدند و دولت عراق تا مدتها با این مسئله دستبهگریبان بود اما با ورود نیروهای ائتلاف به خاک عراق و سرنگونی صدام و با جستجوهای گسترده هیچ فرد زنده ایرانی و همچنین از مفقودین کویتی و از حدود یک میلیون نفر از شهروندان ناپدیده شده عراقی اثری بهدست نیامد و لذا از تاریخ ۸۲/۹/۹ وضعیت کلیه مفقودالاثرها به مفقودین شهید تغییر یافت که این موضوع به مبادی ذیربط و خانوادههای محترم مفقودین ابلاغ شد.
افزون بر این فقط تعداد حدود ۱۰۰۰ نفر از اسرا و مفقودین پناهنده ایرانی در آن زمان در سازمان منافقین در اردوگاه اشرف حضور داشتند که اسامی آنان را از قبل میدانستیم.
در خصوص مفقودالاثرها .
مفقودالاثر به افرادی اطلاق میشود که دارای سابقه گواهی سانحه در مناطق عملیاتی در نیروهای مسلح است، مبنی بر اینکه فلان رزمنده در یکی از عملیاتها حضور داشته و دیگر از او خبری نیست.
در مورد مفقودالجسدها
طبق مشاهدات همرزمان و گزارشات فرماندهان، رزمنده در میدان نبرد رؤیت شده ولی به خاطر شرایط جنگی به عقب منتقل نشده. بهطور کلی از تاریخ ۸۲/۹/۹ وضعیت کلیه مفقودالاثرها به مفقود شهید تغییر پیدا کرد که حدود ۷۰۰۰ نفر هستند.
سرنوشت سایر مفقودین
طبق جمعبندی و بررسی که از فهرستهای مفقودین و مفقودالجسدهای نیروهای مسلح و بنیاد شهید و ستاد معراج شهدا بهدست آوردیم بیش از ۱۱۰۰۰ نفر از رزمندگان ما بهعنوان مفقودالاثر و مفقودالجسد باقی ماندهاند که تاکنون سردار باقرزاده فرمانده کمیته تفحص مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح و مجموعه ایشان با تلاش شبانهروزی خود در مناطق عملیاتی ایران و عراق به جستجوی پیکر شهدا میپردازند.
روند کار در چه مرحلهای است؟
عملیات تجسس در خاک ایران تقریباً به صفر رسیده و در حال حاضر با همکاری مقامات عراقی مناطق عملیاتی در دست جستجو قرار دارد. از سال ۱۳۹۰ تاکنون بیش از ۶ هزار پیکر شهدای مفقودالاثر ما به کشور بازگردانده شده و از مجموع ۱۱ هزار نفر در حدود ۵ هزار نفر دیگر در پروسه تحقیق و تفحص قرار گرفتهاند.
در مورد شهید خلبان لشکری
شهید لشکری اولین اسیر جمهوری اسلامی پس از تجاوز به عراق محسوب میشود. ایشان ۱۹ مهرماه سال ۵۹ پس از سقوط هواپیما به اسارت نیروهای عراقی در آمده و بعد از مدت کوتاهی از سایر اسرای اردوگاه بهصورت جدا نگهداری میشوند.
زمان تبادل
دولت عراق به خیال خودش ایشان را بهعنوان سند شروعکننده جنگ از طرف ایران گروگان نگه داشته بود. در مقاطعی هم که وزارت امور خارجه ما با ارائه اسناد و مدارک به دبیر کل وقت سازمان ملل متحد تلاش میکرد عراق را بهعنوان آغاز کننده جنگ محکوم کند، صدام بهصراحت اعلام کرده بود «من خلبانی در اختیار دارم که در مهرماه سال ۵۹ در خاک عراق به اسارت درآمده و این سند نشان میدهد که ایران شروعکننده جنگ است.» بعدها متوجه شدیم منظور صدام از خلبان مذکور، شهید لشکری است. نهایتاً وی در ۱۷ فروردین ۷۷ به ایران بازگشتند و در دیداری که با مقام معظم رهبری داشتند ضمن دریافت درجه سرتیپی از دست معظم له به مقام «سیدالاسرا» نائل آمدند.
آیا آزاده ای با سابقه اسارت بالا همچون شهید لشکری داریم؟
تنها آزادهای که ۱۸ سال اسارت بود فقط خلبان لشکری است و ما هیچ آزاده دیگری با این قدمت اسارت سراغ نداریم. ایشان سال ۱۳۷۵ به نیروهای صلیب سرخ معرفی و سال ۱۳۷۷ هم آزاد شدند اما بیش از ۱۰۰۰ اسیر بین سال ۵۹ تا ۶۹ در بند عراق بودند.



