
میلاد حضرت امام سجاد علیه السلام :
امام علی بن الحسین علیه السلام ملقب به «زین العابدین»، «سید الساجدین»، «سجّاد» و «ذوالثفنات»، در سال ۳۸ هجری در مدینه زاده شد. پدرش حسین بن علی علیه السلام و مادرش شهربانو نام داشت. کنیه آن حضرت «ابوالحسن» و «ابومحمد» بود. امام سجاد علیه السلام از زمان شهادت پدر بزرگوارش در سال ۶۱ تا محرم سال ۹۵ هجری، به مدت ۳۴ سال امامت امت را عهده دار بود و سرانجام در ۵۵ سالگی به دستور ولید بن عبدالملک مسموم شد و به شهادت رسید و در مدینه مدفون گردید.
فضایل
شجاعت: امام سجاد علیه السلام در دوره ای به امامت رسید که کمترین اعتماد به مدعیان هواداری از حریم امامت وجود نداشت و حکومت غاصب با ریختن خون فرزندان پیامبر، نشان داده بود از انجام زشت ترین و خشونت بارترین کارها باکی ندارد. امام در مجلس بزرگ مسجد اموی شام و در حضور یزید، شجاعانه افکار و اعمال ظالمانه حکومت جور را نمایان ساخت.
دانش الهی: دانش و فضایل امام سجاد علیه السلام تنها مدعای شیعیان نبود، بلکه حتی منکران مقام ولایت و نیز معاندان خاندان رسالت در مواردی به ناگزیر سر تعظیم در برابر کمالات ایشان فرود می آورند. چنان که عبدالملک مروان در پاسخ نامه امپراطور روم درماند و چاره را در آن دید که نظر امام را درباره آن جویا شود و پاسخ آن حضرت را به امپراطور روم بنویسد.
هیبت و شکوه: در این فضیلت امام، سروده فرزدق کفایت می کند که این گونه سرود: این کسی است که بطحاء (نام مکانی در مکه معظمه) جای پایش را می شناسد و خانه کعبه و حرم و بیرون حرم با او آشناست. این شخص، پسر بهترین تمام بندگان است و پرهیزگار، برگزیده، پاکیزه، نشانه و راهنماست. هنگامی که قریش او را ببینند، گوینده آنها می گوید: کرم و جود، به مکارم او ختم می شود. (ترابی، ۱۳۷۳: ۸۷-۹۳)
وقایع زمانه
رحلت مادر امام زین العابدین علیه السلام هنگام تولد آن حضرت در سال ۳۸ هجری.
شهادت امام علی علیه السلام در دو سالگی و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در سیزده سالگی امام زین العابدین علیه السلام.
همراهی امام زین العابدین علیه السلام با پدرش، امام حسین علیه السلام، در بیعت نکردن با یزید بن معاویه و حرکت اعتراض آمیز از مدینه به مکه در رجب سال ۶۰ هجری.
همراهی امام سجاد علیه السلام با کاروان حسینی در حرکت از مکه به کربلا در ذیحجه سال ۶۰ هجری.
حضور امام زین العابدین علیه السلام در نهضت خونین کربلا در ۲۳ سالگی.
ابتلای امام زین العابدین علیه السلام به بیماری شدید در روز عاشورا و ناتوانی از جهاد در راه خدا.
اسارت امام و دیگر بازماندگان قافله حسینی به دست لشکریان عمر بن سعد از عصر روز عاشورا.
خطبه خواندن امام سجاد علیه السلام برای اهالی کوفه، در حالی که در غل و زنجیر و اسارت دشمنان بود.
بازگشت امام زین العابدین علیه السلام به همراه دیگر بازماندگان نهضت کربلا از اسارت کوفه و شام به مدینه الرسول صلی الله علیه و آله.
قیام مردم مدینه بر ضد یزید بن معاویه و اخراج امویان از این شهر و وقوع نبردی خونین معروف به واقعه حره در سال ۶۳ هجری
قیام عبدالله بن زبیر در مکه بر ضد امویان و تصرف حجاز (مکه و مدینه) و برخی از سرزمین های اسلامی در سال ۶۴ هجری و سخت گیری زبیریان بر خاندان امیرمؤمنان و اهل بیت علیهم السلام.
قیام مختار بن ابی عبیده ثقفی در کوفه بر ضد امویان برای خون خواهی از قاتلان امام حسین علیه السلام.
شهادت امام زین العابدین علیه السلام در ۱۲ یا ۱۸ یا ۲۵ محرم سال ۹۵ هجری، به وسیله زهری که ولید بن عبدالملک به آن حضرت خورانیده بود. (واردی، ۱۳۸۷: ۲۵-۸۱)
جرعه جاری
از امام سجاد علیه السلام خطبه های آتشین و سرشار از معرفت در دفاع از امامت و معرفی اهل بیت علیه السلام و افشای ستم ستمگران بر جای مانده، و دعاهای آن حضرت در صحیفه سجادیه گرد آمده است. علاوه بر این آموزه های انسان ساز و زندگی بخش، احادیثی از آن امام همام نقل شده است که به برخی از آن اشاره می کنیم:
الخیرَ کلُّهُ قَد اجتَمَعَ فی قَطعِ الطّمعِ عمّا فی أَیدِی النّاس؛ تمامی خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آن چیزی است که در دستان مردم جمع شده است. (حرعاملی، ۱۳۸۰: ح۲۷۶)
مَن عَمِلَ بما افتَرَضَ اللهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیر النَّاس؛ کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند، از بهترین مردمان است. (همان: ح۲۳۷)
کثرهُ النُّصحِ یدعو إلی التُّهمَهِ؛ نصیحت زیاد، موجب بدبینی می شود. (مجلسی، ۱۳۷۲: ۷۲: ۶۶)
کانَ [رسولُ الله] إذا أوَی إلی مَنزِلِهِ، جَزَّءَ دُخُولَهُ ثَلاثَهَ أجزَاءٍ: جُزءاً لِلَّهِ، وَجُزءاً لِأهلِهِ، وَجُزءاً لِنَفسِهِ؛ پیامبر وقت خود را در منزل سه قسمت می کرد: بخشی برای (عبادت) خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خویش. (طبرسی، ۱۳۸۱: ۱: ۴۴ )
القَولُ الحَسَنُ یثرِی المالَ، وینمِی الرِّزق؛ گفتار نیک، دارایی را زیاد می کند و روزی را افزایش می دهد. (ری شهری، ۱۳۷۹: ح۱۸۰۶۳)
تشکر از مؤذن
توجه به نمادهای دینی و فعالان فرهنگی در این عرصه، امری لازم و بایسته است. آنان که در عرصه فعالیت های دینی نقشی دارند، در هر رتبه و جایگاهی که باشند، به دلیل قداست کاری شان، شایسته تقدیر و توجه اند. فرهنگ کنونی جامعه با رغبت به سمت هنرمندان و ورزشکاران، و گرفتن امضا از این گروه های مطرح، رنگ و بوی دیگری گرفته و در جنبه فعالیت های دینی غفلت هایی شده است.
در نگاهی ژرف به سخنی از امام سجاد علیه السلام ضرورت این توجه و اقبال عمومی را بیشتر درمی یابیم. حضرت در کلامی ناب می فرماید: «حَقُّ المؤذّنِ أن تَعلمَ أنّه مُذکرٌ لک ربَّک عزّ وجلّ، وداعٍ لک إلی حَظِّک، وعونُک علی قضاءِ فَرْضِ اللّه علیک، فاشْکرْهُ علی ذلک شُکرَک للمُحْسِنِ إلیک؛ حقّ مؤذّن این است که بدانی او پروردگار عزّ وجلّ تو را به یادت می آورد و تو را به بهره ات فرامی خواند و یاری ات می رساند تا واجب الهی را بگزاری. پس برای این کارها از او سپاسگزاری کن؛ همچنان که اگر کسی به تو خوبی کند، تشکر می کنی». (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ۷۴: ۷: ح۱)
آزاردیگران ممنوع
یکی از نشانه های بیماری شخصیت در روان شناسی، «دیگرآزاری» است. افرادی که دچار نوسان شخصیتی هستند، با آزار دیگران، آنها را در موقعیتی مشابه خویش قرار می دهند که در آن خبری از آرامش نیست. این افراد، هم در جنبه فکری، هم احساسی و هم رفتاری، از تعادل خارج شده اند و کارکردی معیوب در روان آنها دیده می شود. امام سجاد علیه السلام در نگاهی ایجابی و پیشگیرانه از این رفتار می فرماید: «کفُّ الأذی مِن کمالِ العقلِ، وفیه راحهٌ للبَدَنِ عاجِلاً وآجِلاً؛ آزار نرساندن، نشانه کمال خرد، و مایه آسایش تن در دنیا وآخرت است». (ابن شعبه حرانی، ۱۴۰۴ق: ۲۸۳)
زمین بعنوان زیرانداز
وجود نعمت ها به دلیل تکرار شدن آنها، گاهی چنان که باید جلوه گری نمی کند. یکی از این نعمت ها، زمینی است که به اراده الهی گسترده شده تا گاهواره ای باشد برای انسان ها که در آن بیارامند و همه شرایط فیزیکی معتدل در آن رعایت شده است.
امام سجاد علیه السلام در توجه دادن به این موهبت بزرگ که میلیون ها سال در اختیار انسان قرار گرفته، به بهانه تفسیر آیه ای که می فرماید: «الَّذِی جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا؛ آن که زمین را [همچون] زیرانداز شما کرد» چنین به شرح و تفسیر می پردازد: «آن را ملایم طبع شما و موافق با پیکرهای تان قرار داد: نه آن اندازه گرم و سوزان که شما را بسوزاند و نه آن قدر سرد که منجمدتان کند؛ نه بوی تندی دارد که سردرد بگیرید و نه آن قدر بدبو که هلاک تان گرداند؛ نه آن قدر نرم است که چون آب شما را غرق سازد و نه آن اندازه سخت است که نتوانید در آن خانه و ساختمان بسازید و مرده های تان را جای دهید، بلکه خداوند عزّ وجلّ آن را به اندازه ای محکم ساخت که از آن سود می برید و خود و ساختمان های تان را نگه می دارید و آن را به گونه ای قرار داد که برای خانه ها و قبرهاتان و بسیاری از دیگر منافع در اختیار شماست. از این روست که زمین را بستر شما ساخت». (محمدی ری شهری، ۱۳۷۷: ۱: ۱۴۹)
ایام روشن می رسند
امید، نیازی اساسی است و بدون آن، قوامی برای زندگی نمی توان یافت. اگر چنین گوهر نابی از وجود آدمیان رخت بربندد، تلاشی انجام نمی شود و تحملی رخ نمی نمایاند. امام سجاد علیه السلام با توجه دادن پیروان به فردایی بهتر که از راه می رسد و به مثابه مزد تلاش تمام مجاهدان راه حق در طول تاریخ خواهد بود، چنین انگیزه می آفریند: «إذا قامَ قائمُنا أذْهَبَ اللّه عن شِیعتِنا العاهَهَ، وجَعلَ قلوبَهُم کزُبَرِ الحدیدِ، وجَعلَ قُوّهَ الرّجُلِ مِنهُم قُوّهَ أربَعینَ رجُلاً، ویکونونَ حُکامَ الأرضِ وسَنامَها؛ زمانی که قائم ما قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان مان می زداید ودل های آنان را چون پاره های آهن [سخت و تزلزل ناپذیر] می کند و هر مرد آنان را قدرت چهل مرد می دهد. آنان فرمانروا و سالار جهان خواهند بود». (همان: ۱: ۴۰۶: ح۱۳۴۷)
گستراندن حقیقت در جهان و حکمرانی انسان کامل بر آن، مسئله ای بس سترگ است که بستری به درازنای چندین قرن می طلبد، مهم این است که طلایه داران حقیقت بدانند هر قطعه ای از زمان، بخشی از این طرح بزرگ را تشکیل می دهد و رنج های امروز و دیروزشان در این طرح اساسی سهم دارد.
۴ ویژگی والا
نسخه های تربیتی معصومان علیهم السلام رنگ و بوی فردی و اجتماعی را به شکلی ترکیبی دارد تا هر آنچه برای زندگی کامل نیاز است، تدارک شود. در یکی از این نسخه های تربیتی از زبان امام چهارم می خوانیم: «چهار چیز است که هر کس آنها را داشته باشد، اسلامش کامل می گردد، گناهانش ریخته می شود و پروردگار خویش را دیدار می کند، در حالی که از او خشنود است: آنکه برای خدا به تعهّد خود در قبال مردم عمل کند، و با مردم راستگو باشد، و از ارتکاب هر آنچه نزد خدا و مردم زشت است شرم کند، و با خانواده خود خوش اخلاق باشد.» (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ۷۵: ۹۳: ح۶)
در سخنی تکمیلی از این نسخه می خوانیم: «إنَّ المعرفهَ بکمالِ دِینِ المسلمِ تَرْکهُ الکلامَ فیما لا یعْنیهِ، و قِلّهُ المِراءِ، و حِلمُهُ، و صَبرُهُ، و حُسنُ خُلقِهِ؛ راه شناخت کامل بودن دین مسلمان به اینهاست: سخنان بیهوده نمی گوید، کمتر بحث و جدال می کند، و شکیبا و خوش خوست». (همان: ۲: ۱۲۹: ح۱۱) زمانی که فرد برنامه متعالی اسلام را در خود نهادینه کرده باشد، در رفتارهای فردی و تعامل او با دیگران به خوبی دیده می شود.
امام چهارم
تقدیر الهی بار دیگر آفرینشی شگفت رقم زد و دل انگیزترین جلوه های صفات خداوندگاری را در جمال دل آرای بزرگی از فرزندان علی و فاطمه آفرید که او را «وارث نبوت و چراغ امت»۱ و «قهرمان معنویت»۲ می خواندند.
معراج خاطرانگیز او چنان شکوهمند و پر رمز و راز بود که عبادت محمد مصطفی(ص) را به خاطر می آورد.۳ «زین العابدین» لقب یافت و دلدادگی اش در حال سجده، به جمال ربوبی موجب شد او را «سجاد آل محمد» نام نهند.
در روز پنجشنبه، پنجم شعبان سال ۳۸ ه. ق دیده به جهان گشود۴ و امام حسین(ع) نام زیبای «علی» را برای او برگزید تا نام و یاد پدرش علی مرتضی در خاطره ها زنده بماند و فروغ پر نور امامت تداوم یابد.
در این مقاله کوتاه بر آنیم تا از باب «آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید»، به فرازی هر چند اندک، از زندگی و سیره امام علی بن حسین علی بن ابی طالب(ع) اشاره می کنیم.
- علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ص۱۱۰.
- مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص۱۱۰.
- شهید مطهری در این باره می نویسد: «وقتی انسان علی بن الحسین را می بیند، کأنّه پیغمبر را در محراب عبادتش در ثلث آخر شب یا در کوه حرا می بیند». (سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص۱۱۱)
- گروهی از نویسندگان، تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص۱۷۵.
درآمد
در طول سال های گذشته، پژوهشگران مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، در قالب نشریه های گلبرگ و اشارات، به مناسبت میلاد و شهادت امام زین العابدین(ع). مقاله های بسیاری نگاشته اند. ازاین رو، برای پرهیز از دوباره کاری، در این مقاله می کوشیم به برخی جنبه های کمتر بررسی شده زندگی آن امام همام توجه کنیم. بر این اساس، نخست به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن دوره می پردازیم و سپس فعالیت های ایشان را در این زمینه بیان می کنیم. سپس لقب «امام زین العابدین بیمار» را به چالش می کشیم و پس از آن، دو مسئله مهم نماز و قرآن را در کلام و سیره حضرت می نگریم و در پایان، نکته ها، داستانک ها و کلمات قصار ایشان را می آوریم که به شکل های گوناگون در برنامه سازی و اجرا، می تواند یاری گر برنامه سازان و نیز مجریان محترم باشد.
- شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره امام زین العابدین(ع)
امام زین العابدین(ع) در دورانی به امامت رسید که جامعه، روزگار پر فراز و نشیبی را پشت سر می گذاشت و همه ارزش های دینی، دست خوش تحریف و تغییر امویان شده بود.۱ آن حضرت در شرایطی به امامت رسید که کج اندیشی، فرصت طلبی، عدالت گریزی، دنیاپرستی و عافیت طلبی از ویژگی های برجسته آن بود۲ و یاران حقیقی حضرت، بسیار اندک بودند. ایشان خود در این باره می فرمود: «در تمام مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما را دوست بدارند».۳
در آن زمان جامعه از فقدان قانون، نبود عدالت اجتماعی، ساخت و پرداخت احادیث دروغین و داستان پردازی های بی فایده، جبرگرایی و رواج نادانی رنج می برد و به طور کلی می توان آن دوره را عصر اختناق و نومیدی از پیروزی حرکت مسلحانه نامید.۴ بنا بر نقل تاریخ نگاران، آن حضرت امامت را به طور پنهانی و با تقیه شدید و در زمانی دشوار عهده دار شد.۵
با توجه به آن شرایط، امام زین العابدین(ع) که رنگ به رنگ شدن مردمان را در دوران امام حسن و امام حسین۸ دیده بود و شدت خفقان و انحطاط فکری و سیاسی مسلمانان را به چشم می دید، نمی توانست حرکتی مسلحانه انجام دهد و باید روش های مبارزاتی دیگری را برمی گزید که در این نوشتار به اختصار به آنها می پردازیم.
- رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ص۲۶۰.
- تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص۱۸۰.
- همان، ص۱۸۱.
- برای توضیح بیشتر نک: همان، صص ۱۷۷ ـ ۱۸۲.
- مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان: نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امام معصوم(ع)، ص۲۳۹.
دانش آموزی
از راه های مبارزه امام زین العابدین(ع) با حکومت ستمگر و سخت گیر اموی، روشنگری از راه نشر دانش ناب اهل بیت(ع) بود. به شهادت تاریخ، ایشان مسجد رسول خدا(ص) را مدرسه خویش ساخت و در موضوع های گوناگون فقه، تفسیر، حدیث، فلسفه، کلام، عرفان و اخلاق مباحث علمی و حوزه درسی دایر کرد. آن حضرت هر روز جمعه، جلسه سخنرانی عمومی برگزار می کرد و به پند و اندرز مردم، ترغیب به زهد در دنیا و شوق به آخرت و نشر آموزه های دینی می پرداخت.۱ همین روشنگری ها روز به روز، بر شمار دوستان و یاران اهل بیت(ع) می افزود و زمینه را برای فعالیت امام باقر و امام صادق۸ در سال های بعد فراهم می کرد. بر این اساس، بسیاری از دانشمندان و فقیهان آن دوره، شاگردان مکتب علمی و دانشگاه امام زین العابدین(ع) بودند.۲
- تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص۱۸۶.
- برای آشنایی با برخی از مهم ترین شاگردان آن حضرت، نک: سید منذر حکیم، زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ترجمه: کاظم حاتمی طبری، صص ۲۹۴ ـ ۲۹۶.
انتشار موضوع های تربیتی، اجتماعی و سیاسی در قالب دعا
مهم ترین میراث فرهنگی امام زین العابدین(ع)، صحیفه سجادیه است که آن را زبور آل محمد(ص) و انجیل اهل بیت(ع) نیز می خوانند.۱ این مجموعه سترگ، تنها شامل راز و نیاز با خدا و بیان حاجت در پیشگاه باری تعالی نیست، بلکه دریایی بی کران از علوم و معارف اسلامی است که در آن، مسائل عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و پاره ای از قوانین طبیعی و احکام شرعی در قالب دعا مطرح شده است.۲
استاد محمدرضا حکیمی در کتاب «امام در عینیت جامعه»، به تفصیل به بیست مورد از روشنگری های تربیتی، اجتماعی و سیاسی امام زین العابدین(ع) را بیان کرده که فهرست برخی از آنها عبارتند از: نظام صالح، یاد شهیدان، هجرت برای نشر حق، امر به معروف و نهی از منکر، یاد بی پناهان اجتماع، وجود ناامنی در جامعه، مبارزه با اسراف، ایجاد وحدت در اجتماع، تربیت فرزند در اجتماع فاسد، آشتی ناپذیری با دشمنان حق، دعا برای مرزبانان و سربازان اسلام و رعایت مصالح جهانی مسلمانان.۳
- سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۸۹.
- سیره پیشوایان: نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امام معصوم(ع)، ص۲۷۰.
- برای توضیح هر یک از این موارد، نک: محمدرضا حکیمی، امام در عینیت جامعه، صص ۲۴ ـ ۳۸.
ابلاغ دین با عمل نیک
از ویژگی های برجسته امام زین العابدین(ع)، تبلیغ اسلام حقیقی در عمل بود. ایشان مظهر عفو الهی شمرده می شد و به سادگی از مردمی که تحت تأثیر تبلیغات امویان از او عیب جویی و بدگویی می کردند، می گذشت. این کار، از یک سو دیواری را که بنی امیه می خواست میان امام و مردم به وجود آورد، فرو می ریخت و از دیگر سو، سبب جذب مردم به اهل بیت(ع) می شد و اندک اندک حقانیت آن بزرگواران را ثابت می کرد.
دیگر ویژگی حضرت، دستگیری از مستمندان و نیازمندان مدینه بود. ایشان هر شب انبانی بر دوش می گرفت و به در خانه آنها می رفت و به ایشان یاری می رساند. نیازمندان، این غریبه مهربان را به نام «صاحب الجراب»؛ یعنی انبان به دوش می شناختند و هر شب در انتظار آمدنش بودند.۱
از دیگر ویژگی های حضرت، خریداری بردگان و آزادسازی آنها به مناسبت های گوناگون، برای نشر حقایق دینی در آن دوره بود. در روایات ها آمده است: امام زین العابدین(ع) هزار بنده را آزاد کرد۲ و هیچ گاه بنده ای را بیش از یک سال نزد خود نگاه نداشت.۳ آن حضرت به بردگانش احکام و اخلاق و مسلمانی می آموخت و ایشان را با زلال آموزه های اهل بیت(ع) آشنا می کرد. این بردگان، پس از آزادی نیز ارتباط خود را با حضرت قطع نمی کردند و همواره به یاد ولی نعمت خود بودند و این ارتباط، سبب جذب افراد بی شماری به دامن پر مهر زین العابدین(ع) می شد و زمینه را برای گسترش علوم و معارف الهی فراهم می آورد.
- نک: زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ص۳۷.
- تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص۱۹۲.
- زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ص۲۰۲.
احیا داشتن یاد عاشورا
معروف است که امام زین العابدین(ع) برای زنده نگه داشتن حماسه آفرینی های پدر بزرگوارش، پیوسته نوای گریه سر می داد، ولی این مسئله، آن گونه نیست که در میان ما مشهور شده است. استاد محمدرضا حکیمی این نکته را به زیبایی، این گونه شرح می دهد: «وقتی می گویند امام چهارم، سال های پس از واقعه عاشورا، هنگامی که در مدینه از جایی می گذشت که قصابان گوسفند ذبح می کردند، می ایستاد و با یادکرد ذبح عظیم عاشورا اشک می افشاند، چنین نبوده است که شخص ناشناس و ناتوان در گوشه معبر بایستد و غریبانه برای خود بگرید…. امام چهارم که در مناسبت هایی، ذبح عظیم عاشورا را به یادها می آورده و اشک می ریخته است، این چگونگی در میان اجتماعات و در معابر بزرگ، آن هم با مقام اجتماعی و حشمت امامت و عزت تقوا و مناعت اسلام و مهابت ایمان، چنان بوده که لحظه ای می ایستاده است و نفس ها در سینه حبس می شده است تا ببینند فرزند علی و حسین چه می خواهد و چه می گوید. آن گاه دیده ها به سوی او باز می گشته است… و چون می نگریسته اند، می دیده اند که از دیدگان پیشوا، اشکی سوزان تر از آتش و خروشان تر از خروش بیرون می زند و بر گونه های او جاری می شود.
این اشک مردانه سوزان، برای آن بوده است تا مردم در تبلور این قطرات، پهنه عاشورا و قتلگاه شهیدان را بنگرند و آنان که نبوده اند و ندیده اند؛ نسل های تازه و جوانان و نوجوانان، عظمت فاجعه را لمس کنند و ابعاد عظیم حماسه را دریابند تا آنان نیز عاشوراآفرین باشند.
بدین گونه، این عمل، خون ها را به جوش می آورده است، سرها را پر از شور می کرده است، دست ها را به قبضه های شمشیر می برده است و دل های جبان را می شکافته است و در میان آن دل ها، دل های بزرگ و شجاع می ساخته است.۱
امام در عینیت جامعه، صص ۳۲ ـ ۳۴.
القاب علی بن حسین(ع)
امام علی بن حسین(ع) لقب های فراوانی داشت مثل سجاد، زین العابدین، سید المتقین، امام المؤمنین، زکی، عادل و چندین لقب دیگر۱ که هر کدام «نشان دهنده مرتبه ای از کمال نفس و درجتی از ایمان، و مرحله ای از تقوا و پایه ای از اخلاص است.»۲ نکته مهم درباره این لقب ها این است که آنها مانند لقب هایی نیست که در عرب به هنگام زادن کودک بدو می دادند یا پادشاهان از سر لطف یا با دریافت وجه به کسی می بخشیدند. این لقب ها را مردم به امام علی بن حسین(ع) داده اند؛ مردمی که اگرچه بیشترشان شیعه نبودند و او را امام خود نمی دانستند، نمی توانستند فضیلت ها و نیک مرامی های آن بزرگ مرد را ندیده بگیرند.۳
در این نوشتار، نخست به دو لقب مشهور حضرت؛ یعنی زین العابدین و سجاد می پردازیم و سپس در بحثی مهم، لقبی نادرست را که فراوان به ایشان نسبت داده می شود، به چالش می کشیم.
- نک: زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ص۵۳.
- زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸.
- نک: زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸؛ زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، صص ۵۳ و ۵۴.
زین العابدین ع
حاج شیخ عباس قمی در منتهی الآمال درباره این لقب حضرت نوشته است: «سبب ملقب شدن آن حضرت به لقب زین العابدین آن است که شبی آن جناب در محراب عبادت به تهجد ایستاده بود. پس شیطان به صورت مار عظیمی ظاهر شد که آن حضرت را از عبادت خود مشغول گرداند. حضرت به او ملتفت نشد. پس آمد و ابهام۱ پای آن حضرت را دهان گرفت و گزید، به نحوی که آن حضرت را متألم نمود و باز متوجه او نگردید. پس چون فارغ شد از نماز خود، دانست که او شیطان است؛ او را سَبّ کرد و لطمه زد و فرمود که دور شو ای ملعون و باز متوجه عبادت خود شد. پس شنیده شد صدای هاتفی که سه مرتبه او را ندا کرد: «انتَ زین العابدین؛ تویی زینت عبادت کنندگان.» پس این لقب ظاهر شد در میان مردم و مشهور گشت».۲
مرد روزگار حضرت نیز ایشان را به دلیل عبادت های طاقت فرسا و بی شمار، زین العابدین لقب داده بودند. در آن دوره پر از ستم و نفاق اموی، امام علی بن حسین(ع) تنها کسی بود که کردارش، اسلام حقیقی را به ذهن می آورد؛ چنان که نوشته اند: «او را زین العابدین به آن گویند که ظاهر و باطن وی و افعال و اقوال وی، خَلق و خُلق وی مصطفی(ص) را ماننده بود».۳
از رسول خدا حضرت محمد(ص) نیز نقل شده است: «در روز رستاخیز آواز دهنده ای صدا می زند: کجاست زین العابدین؟ و من فرزندم علی بن حسین بن علی بن ابی طالب را می بینم که صف ها را می شکافد و پیش می رود».۴
- ابهام: انگشت شست.
- شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج۲، ص۴.
- خواجه محمد پارسا، فصل الخطاب، ص۵۳۶.
- بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۶۹؛ محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، ج۱، ص۳۳۴، ح۱۱۴۵.
سجاد ع
آن حضرت را از آن نظر سجاد؛ یعنی بسیار سجده گزار می خواندند که برای کوچک ترین نعمت، سجده شکر الهی به جای می آورد. امام باقر(ع) در حدیثی، برخی از مواردی را که پدرش به خاطر آنها سجده می کرد، چنین برشمرده اند:
هرگاه نعمتی از حضرت حق را به یاد می آورد؛
هنگام تلاوت آیاتی که به سجده در برابر عظمت خداوند اشاره کرده است؛
هر گاه حق تعالی بدی ای را از او دفع می فرمود؛
هنگامی که از نماز واجب فارغ می گردید؛
هرگاه توفیق آشتی دادن میان دو کس برایش به دست می آمد.۱
منتهی الآمال، ج۲، ص۳.
امام زین العابدین بیمار ؛ یک لقب نادرست
باید اعتراف کرد یکی از باورهای نادرست ما، دادن لقب بیمار به امام زین العابدین(ع) و تصویر موجودی پیوسته ناتوان و پژمرده از ایشان است؛ لقبی که به دلیل چند روز بیماری آن حضرت در کربلا ـ آن هم بنا به مصلحت الهی۱ به ایشان داده شد و به غلط به سراسر عمر آن امام همام گسترش یافت.
این لقب نادرست برای حضرت، چنان که استاد شهید مطهری اشاره کرده، مخصوص ما ایرانی هاست:
یک چیزی که مخصوص ما ایرانی هاست… این است که می گوییم امام زین العابدین بیمار. شما در غیر زبان فارسی، در جای دیگر این کلمه بیمار را دنبال اسم امام زین العابدین نمی بینید.۲
این در حالی است که «این تحریف است. امام زین العابدین(ع) با امام حسین(ع) هیچ فرقی نداشته است. با امام باقر(ع) از نظر مزاج و بُنیه هیچ فرقی نداشته است. امام [حدود] چهل سال بعد از حادثه کربلا زنده بود و مثل همه سالم بود. چرا بگوییم امام زین العابدین بیمار؟!»۳
به همین دلیل، از دیدگاه استاد محمدرضا حکیمی، «این گونه برداشت ها در مورد مصایب پاکان و پیشوایان و حماسه داران، خیانت است به فرهنگ تشیع، و توهین است به چهره های نستوه و عزیز اسلام، و جنایت است در حق عناصر حماسه تاریخ»۴ و به گواه تاریخ پژوهان، زندگی امام زین العابدین(ع) سرشار از شجاعت و قد علم کردن در برابر ستم ستمگران است. حتی در روز عاشورا نیز آن حضرت به رغم بیماری طاقت فرسا که توان حمل شمشیر نداشت، کوشید به نبرد دشمنان برود، ولی به امر حضرت سید الشهدا و برای تداوم نسل رسول الله به خیمه بازگشت».۵
استاد سید جعفر شهیدی بر این باور است:
[حق نیست که] این شخصیت بزرگوار در مقابل سی سال تعلیم مسائل فقهی، ارشاد عملی، دستگیری بی منت از درماندگان، رأفت به مستمندان و زیردستان، در دهان شکستن سخنان ستمگران، خضوع و خشوع به درگاه پروردگار جهان، و بالاخره به جای گذاشتن اثری در نهایت بلاغت و سخنانی در اوج فصاحت، از شیعیان و دوست داران خود لقب بیمار را بگیرد.۶
- نک: سیره پیشوایان: نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امام معصوم(ع)، صص ۲۳۵ ـ ۲۳۷.
- مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۱۲۴.
- همان.
- امام در عینیت جامعه، ص۳۲.
- گروهی از تاریخ پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا(ع)، ج۱، ص۸۵۸.
- زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۴.
منابع :
ابن شعبه حرّانی، حسن بن علی. ۱۴۰۴ق. تحف العقول. تحقیق: علی اکبر الغفاری، قم: مؤسسه النشرالاسلامی.
مجلسی، محمدباقر. ۱۴۰۳ق. بحارالانوار. بیروت: مؤسسه الوفاء.
محمدی ری شهری، محمد. ۱۳۷۷. میزان الحکمه. قم: درالحدیث.
ترابی، احمد. ۱۳۷۳. امام سجاد علیه السلام جمال نیایشگران. مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی .
حرعاملی، محمد بن حسن. ۱۳۸۰. جهاد با نفس ترجمه کتاب جهاد النفس وسائل الشیعه. ترجمه علی افراسیابی. قم: نهاوندی.
طبرسی، حسن بن فضل. ۱۳۸۱. مکارم الاخلاق. ترجمه ابراهیم میرباقری. تهران: فراهانی.
محمدی ری شهری، محمد. ۱۳۷۹. میزان الحکمه. ترجمه حمیدرضا شیخی. قم: دارالحدیث.
واردی، سیدتقی. ۱۳۸۷. خاندان عصمت علیهم السلام: بررسی اجمالی زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام. قم: بوستان کتاب.
در محضر خورشید
تأملی روان شناختی در سخنان امام سجاد علیه السلام
ابراهیم اخوی