
بازخوانی روایت رهبر انقلاب درباره دکترعلی شریعتی :
” دکترعلی شریعتی “
بسیار بودند کسانی که معلمان شریعتی بودند اما کشف نشده بودند، ولی کشف شدند. شریعتی به خود من بارها میگفت که من مرید مطهری هستم. مطهری را استاد خودش میدانست و ستایشی که او از مطهری میکرد. ستایش یک آشنا به شخصیت عظیم و پیچیده و پرقوای مطهری بود.
این جملات را رهبر معظم انقلاب ۴۲ سال پیش در سخنرانی خود در سومین سالگرد علی شریعتی در مسجد اعظم قم بیان نمودند؛ مراسمی که در اولین خرداد پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۸ برگزار شد. علی شریعتی ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در لندن به شکلی ناگهانی از دنیا رفت. اتفاقی که بسیاری آن را به شهادت شریعتی تعبیر کردند و در زمانهای که هنوز انقلاب اسلامی به مرحله نهایی خویش وارد نشده بود، ضربهای محکم به رژیم پهلوی وارد کرد. تلقیهای بسیار از زمان مرگ شریعتی وضعیت را برای رژیم سخت و سختتر کرد و بر همین اساس فصل تازهای از مناسبات حکومت با معترضان را به وجود آورد.
در این میان رهبر معظم انقلاب در سالهای ابتدایی انقلاب یک مصاحبه و یک سخنرانی مهم درباره علی شریعتی انجام دادهاند که بازخوانی آن میتواند وجههای تازهای از شخصیت شریعتی را نشان دهد. رهبر انقلاب در سال ۵۸ و سومین سالگرد مرگ شریعتی در مسجد اعظم قم یک سخنرانی مفصل انجام میدهند که این سخنرانی با عنوان «شریعتی بارها به من میگفت مرید مطهری است» در چهارم تیر ۱۳۵۹ در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده است. از سوی دیگر ایشان در خرداد ۱۳۶۰ و در پنجمین سالگرد شریعتی در گفتوگو با شماره ۱۰۲ مجله سروش به علی شریعتی میپردازند.
سخنرانی در اولین سالگرد شریعتی
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در مسجد اعظم قم که بخشهایی از آن در ابتدای این متن آمده است، با اشاره به سابقه دوستی خود با شریعتی به نکات مهمی اشاره میکنند: «یقینا شما برادران و خواهران عزیز و گردانندگان این مجلس عظیم و مهم که یادبود سالگرد فقدان شریعتی عزیز در قلب حوزههای علمیه تشیع است که مرا به خصوص برای گویندگی این مجلس خواستید، لابد به خاطر این بوده که میدانستید، سوابق دوستی و برادری و الفت و انس میان ما را و حقیقت هم همین است.»
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنرانی خود درباره یکی از ویژگیهای مرحوم شریعتی میگویند: «از خصوصیات دکتر شریعتی حقیقتپذیری بود. برخلاف آنچه که گفتهاند و نوشتهاند حرف را گوش میکرد و اگر درست مییافت میپذیرفت و اگر کسی به خط فکری این متفکر عزیز در میانه سالهای ۴۶ و ۴۷ تا ۵۲ نگاه کند، به روشنی این تغییر جهت را در چند بخش میبیند. دائما رو به بهتر شدن و تکاملیابی و رفع عیب حرکت میکرد.»
آیتالله خامنهای با اشاره به این مساله که ذهن بیدار و چشم نافذ شریعتی دقیقا موضع حوزههای علمیه و طلاب جوان را دریافت میکند، درباره این خصوصیت او ما را به این نکته توجه میدهد که به کار امروز ایران نیز میآید: «[این مساله را] نه قبل از او و نه متاسفانه بعد از او، مدعیان پرچمداری روشنفکری، نیمهاسلامی آن را درک نکردند، [اما] او میفهمید و درک میکرد و راستی امروز جایش خالی است.»
ایشان در بخش دیگری از صحبتهای خود در این مراسم شریعتی را آنتیتز جریان روشنفکری اسلامی میخوانند: «شریعتی آن کسی بود که نقطه التقاع روشنفکری قبل قرار گرفت. لذا حق بزرگی به گردن اندیشه روشنبیانه و روشنفکرانه اسلامی دارد. به قول آقایان «آنتیتز» جریان روشنفکری ضداسلامی دقیقا شریعتی بود.»
ایشان پس از بحث پیرامون نسبت شریعتی و مطهری شاید مهمترین نکات شان در این سخنرانی پیرامون نقش دشمن درباره شریعتی باشد: «دشمن در آن وقت خوب فهمید که چه کند و آن هم اختلافافکنی ، در این نقش دشمن یکجانبه بازی نکرد؛ بلکه دوجانبه بازی کرد. از دو طرف دو جناح و دو جبهه را به جان هم انداخت. کسانی را به بهانه اشتباهات شریعتی آنچنان برانگیخته کرد که حاضر شدند بگویند این حتی دین ندارد، سنی بودنش پیشکش بلکه معتقد به الله و به نبوت هم نیست.»
گفتوگوی مجله سروش بارهبرانقلاب
اما پاسخهای رهبر معظم انقلاب در گفتوگو با مجله سروش درباره شریعتی از جنس دیگری است. ایشان در این گفتوگو پیرامون آشناییهای خود با شریعتی سخن میگویند و در ابتدا نیز اشارهای به مبحث اشتباهات دکتر شریعتی و چگونگی مواجهه با آن دارند: « به نظر من شریعتی برخلاف آنچه که همگان تصور میکنند یک چهره همچنان مظلوم است و این به دلیل طرفداران و مخالفان اوست؛ یعنی از شگفتیهای زمان و شاید از شگفتیهای شریعتی این است که هم طرفدارانش و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کردهاند تا این انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگه دارند و این ظلمی به اوست. مخالفان او به اشتباهات دکتر شریعتی تمسک میکنند و این امر موجب میشود نقاط مثبتی را که در او بود، نبینند. بیگمان شریعتی اشتباهاتی داشت و من هرگز ادعا نمیکنم که این اشتباهات کوچک بود. اما ادعا میکنم که در کنار آنچه ما اشتباهات شریعتی میتوانیم نام بگذاریم، چهره شریعتی از برجستگیها و زیباییهایی هم برخوردار بود. پس ظلم است اگر به خاطر اشتباهات او برجستگیهای او را نبینیم.»
رهبر انقلاب در ادامه این گفتوگو به صحبتهای امام درباره شریعتی در بحبوحه مبارزه اشاره میکنند و میفرمایند: «من فراموش نمیکنم که در اوج مبارزات که میتوان گفت مراحل پایانی قال و قیلهای مربوط به شریعتی محسوب میشد، امام در ضمن صحبتی بدون اینکه نام از کسی ببرند، اشارهای کردند به وضع شریعتی و مخالفتهایی که در اطراف او هست، نوار این سخن همان وقت از نجف آمد و در فرونشاندن آتش اختلافات موثر بود. در آنجا امام بدون اینکه اسم شریعتی را بیاورند اینجور بیان کرده بودند: کسی را که خدماتی کرده (چیزی نزدیک به این مضمون) به خاطر چهار تا اشتباه در کتابهایش بکوبیم، این صحیح نیست، این دقیقا نشان میداد موضع درست را در مقابل هر شخصیتی و نهتنها شخصیت دکتر شریعتی؛ ممکن بود او اشتباهاتی بعضا در مسائل اصولی و بیانی تفکر اسلامی داشته باشد، مثل توحید یا نبوت و یا مسائل دیگر. اما این نباید موجب میشد که ما شریعتی را با همین نقاط منفی بشناسیم.»